گزارش نشست «حقوق بازار هنر؛ نقش حقوق هنر در مقابل هنر امروز»
روز پنجشنبه و جمعه، ششم و هفتم دی ۹۷، کارمان میزبان هنرمندان، فعالان عرصه هنرهای تجسمی و حقوقدانان برای نشست «حقوق بازار هنر؛ نقش حقوق هنر در مقابل هنر امروز» بود. این نخستین نشست از سلسلهبرنامههای «اقتصاد هنر» بود که با همکاری کارمان و استودیو کارگاه و با حضور دکتر سمیرا کاوه برگزار شد.
دکتر سمیرا کاوه، سخنران این نشست، در بخش اول محور صحبتهای خود را هنر از دیدگاه حقوق، و تعاریف مربوط به آن عنوان کرد و با بیان اینکه میخواهیم ببینیم یک اثر هنری و یک هنرمند چه تعریفی به لحاظ قانونی دارد، گفت: به طور کلی اثری میتواند مورد حمایت قوانین مربوطه قرار بگیرد که در تعاریف حقوقی از هنر، هنرمند و اثر هنری بگنجد. او با ذکر مثالهایی از مسائل ظریف و کوچکی سخن گفت که میتوانند باعث اختلافات بزرگ حقوقی در زمینه هنر شوند.
وی در ادامه با اشارهای گذرا به تاریخ هنر و تحولات تعاریف فلسفی و حقوقی هنر گفت: اثر هنری در طول تاریخ دارای ارزش میشود و در نتیجه بحث مالکیت اثر هنری پیش میآید. دکتر کاوه با تعریف انواع مالکیت مادی و معنوی و توضیح دستهبندیهای دقیق هر یک، به بحث در مورد ابعاد حق استفاده از اثر هنری پرداخت و گفت: کسانی که با هنرمندان وارد قراردادهای کاری میشوند باید به این نکته توجه کنند که هر نوع استفاده از اثر باید به صورت دقیق در قرارداد ذکر شود، در غیر این صورت این حق از سوی هنرمند به طرف مقابل منتقل نخواهد شد. و هر دو طرف باید به این قوانین آگاه باشند تا از اختلافات بعدی جلوگیری کنند.
بررسی معایب و منافع تعاریف کلاسیک بحث دیگری بود که دکتر کاوه به آن پرداخت و گفت: وقتی از این الزام صحبت میکنیم که اثر هنری باید به شکلی ملموس در دنیای مادی حاضر شود، این ویژگی ما را به سمت الزام مادیت بخشیدن و ملموس بودن اثر هنری هدایت میکند، این در حالی است که این تعریف با تحولاتی که در دنیای هنر ایجاد میشود هماهنگی و تطبیق پیدا نمیکند و از جمله این تحولات آثاری است که با روش فکری از سوی هنرمند به عنوان اثر هنری معرفی میشود. او این بحث را با ارائه مثالهایی از آثار مارسل دوشان، دن فلاون و کازیمیر مالویچ روشنتر کرد.
در بخش دوم، موضوع به طور مشخص درباره حقوق بازار هنر و بررسی قوانین حقوقی حاکم بر این بازار بود. دکتر کاوه ابتدا مقدمهای در قوانین فروش آثار هنری بیان کرد و سپس درباره فروش آثار هنری در انواع حراجیها بحث گستردهای را آغاز کرد. به موضوع فروشی خصوصی آثار نیز در ادامه همین بحث پرداخته شد.
دکتر کاوه در بخش دیگری از سخنان خود با ذکر این نکته که مراجع دادرسی در دعاوی مربوط میان هنرمندان و فعالان با پیچیدگیهای خاصی (که قضاوت دربارهی آنها گاه در مسیر تاریخ هنر اثرگذار است) روبهرو هستند، به دو دعوای بزرگ حقوقی در دنیای هنر اشاره کرد و گفت: از اولین پرونده به عنوان دعوای «هنر مدرن» در دادگاه یاد میشود و مربوط است به مجسمه «پرنده در فضا»، اثر برانکوزی که در سال ۱۹۲۵ توسط این هنرمند آوانگارد خلق شد. موضوع چنین بوده که یک سال بعد یک گالریدار آمریکایی به قصد برگزاری نمایشگاهی از مجسمههای برانکوزی آثار او را از پاریس به نیویورک منتقل میکند. آثار در گمرک ضبط میشوند و گالریدار مزبور به پرداخت جریمه محکوم میشود، درحالیکه در آن زمان آثار هنری از پرداخت مالیات نقل و انتقال معاف بودند. از نظر مسئولان گمرک مجسمه برانکوزی اثر هنری نبود. برانکوزی علیه گمرک اقامهی دعوا کرد، نه به این دلیل که از مالیات سنگین چهل درصدی معاف شود، بلکه میخواست از اثر هنری خود اعاده حیثیت کند. طرح این دعوا تعریف اثر هنری را در قرن بیستم به چالش کشید. برانکوزی در دادگاه از تعدادی از هنرمندان، سردبیران مجلات هنری و منتقدان به عنوان شاهد کمک گرفت. درنهایت با بازنگری در تفاسیر مواد قانونی مربوطه و نیز تعاریف اثر هنری مجسمه برانکوزی به عنوان یک اثر هنری به رسمیت شناخته شد و رأی دادگاه بر اساس اینکه یک جریان فکری جدید به عنوان «هنر مدرن» در حال رشد است، به نفع برانکوزی صادر شد.
دکتر کاوه در ادامه به پروندهی دیگری مربوط به برگزاری نمایشگاهی از هنر مفهومی در سال ۱۹۹۰ در بیمارستانی روانی در فرانسه اشاره کرد و گفت: هنرمندی به نام جیکوب گوتل در یکی از اتاقهای مخصوص معتادان الکلی با ورقه طلا کلمه بهشت را نقش زد و صلیبی نیز در آنجا تعبیه کرد. گوتل با گرفتن چند عکس از آن اتاق اثرش را پیش برچیده شدن نمایشگاه برای خود ثبت کرد. ۱۲ سال بعد یک عکاس از دو زن در برابر اثر گوتل عکاسی کرد، طوری که عکس گوتل در حد پسزمینه در این عکس استفاده شده بود. گوتل علیه عکاس، گالریدار و مجلهای که عکس را چاپ کرده بود اقامه دعوا کرد. متهمان با بیان اینکه کار گوتل تنها استفاده از مواد روزمره بوده سعی داشتند اصالت اثر او را زیر سؤال ببرند. اما دادگاه فارغ از هیاهوها به بررسی روند کار هنری گوتل پرداخت و بعد از ملاحظات دقیق به این نتیجه رسید که از آنجا که اساس کار این هنرمند در دورهای از عمر حرفهایاش خلق بعد منتقدانه در فضاهای عمومی با استفاده از مواد و اتفاقات روزمره بوده پس کار او در بیمارستان روانی با نوشتن کلمه «بهشت» اثر هنری ملموسی خلق کرده است که در کلیت خود تفاوتهایی با اشیا و عبارات عادی دارد و دارای اصالت است. قاضی به این نتیجه رسید که عکس گوتل در اثری دیگر بازنشر شده است و عکاس را محکوم کرد و دادگاه با به رسمیت شناختن موجودیت هنر مفهومی و بر اساس حقوق مالکیت فکری به نفع گوتل رای داد.
بررسی این دو پرونده تا حد زیادی و به شکل عملی دربردارنده بسیاری از نکات و موضوعاتی بود که دکتر کاوه در صحبتهای خود به آنها اشاره کرده بود.
او در پایان از این گفت: که امروزه در مراجع دادرسی ما نیز رفتهرفته به ظرایف و جزییاتی از این دست توجه بیشتری میشود و جایگاه هنر، هنرمند و اثر هنری هر روز رسمیت بیشتری مییابد و باید امیدوار باشیم این روند در آینده صورت بهتری به خود بگیرد.
این نشست با پرسش و پاسخ و تبادل نظر میان حاضران در این جلسه به پایان رسید، گرچه باب تازهای را در موضوع «حقوق بازار هنر» گشوده است که میتواند همچنان امکان هماندیشی و بازنگری را برای علاقمندان و متخصصان و فعالان این حوزه فراهم کند.
نظرات کاربران