تلاش دارم با زمین و محیط ارتباط برقرار کنم؛ یک گفتگو با امین شجاعی

تلاش دارم با زمین و محیط ارتباط برقرار کنم؛ یک گفتگو با امین شجاعی

در سری جدید گفت‌وگوها، کارمان قصد دارد تا روایت و قصه‌ی چند تن از صاحبان و دست‌اندرکاران مشاغل نوآور و خلاق را بشنود. همراه با ما از روایت محیطزیستی امین شجاعی بنیان‌گذار آپام لذت ببرید.

به عنوان یک هنرمند چه چیزی باعث شد که شما به پروژه‌های کربن‌خنثی علاقه‌مند شوید؟

من در جهت معرفی اهمیت پایداری و استفاده از تکنولوژی در راستای بهبود وضعیت محیط‌زیست تلاش میکنم، از طرفی دوست دارم در زمینه‌ی محیط‌زیست و ارتباطش با انسان کار کنم. پروژه‌ Neuro-Vironment (که در وب‌سایتم توضیحاتی درباره‌اش درج شده است) برای من شروعی برای برقراری ارتباط با محیط، در کنار دیگر هنرمندان است و در این مسیر تلاش میکنم زمین و فضا را به یک نقطه‌ی وصل برسانم؛ درست مثل معماری که فضا را به عنوان بستری برای جاری شدن هوا چیدمان می‌کند یا مثل یک درخت که با آنکه برگ‌هایش جرم چندانی ندارد اما از طریقشان با هوا ارتباطی برقرار می‌کند. طی سفرهایم با مفهوم «کربن‌خنثی» و «ردپای کربن» آشنا شدم و کم‌کم به این علاقه‌مند شدم که راه‌‌هایی برای بومی‌سازی‌ آن در ایران پیدا کنم چراکه من به عنوان هنرمند، در مسیر برقراری ارتباط انسان با محیط‌زیست فکر می‌کردم وایده هنرمند به مثابه باغبان را مطرح نمودم در ادامه به همکاری شریکم آرش اسدی مجموعه‌ی آپام را تاسیس کردیم، این اسم به معنی الهه‌ی آب‌ها است و واژه‌ای است پهلوی.

در مورد کربن‌خنثی و ردپای کرین بیشتر توضیح می‌دهید؟

برقراری تعادل ماده و انرژی در زیست روز همواره برای من اهمیت داشته و با اینکه کربن صفر یا کربن‌خنثی یک جنبش در سطح جهانی است، با دیدن ایران در صدر لیست تولید کنندگان CO2، یک انفعال بزرگ در سطح ملی را حس کردم. موضوع کربن از آن جهت جالب است که موضوعی فراملی است و انگار داریم یک شتی را سوراخ می‌کنیم.اینکه این گاز در چه کشوری تولید می‌شود در سوراخ شدن کشتی توفیری ندارد و حس کردم در هجوم تراکنش رسانه‌ها، انگار اهمیت این موضوع برای ما خاورمیانه‌ای‌ها کمرنگ شده و در هجوم اخبار منفی فراموش کردیم غول تغییر اقلیم را داریم از خواب بیدار می‌کنیم. برایم اهمیت اینکه بتوانم اهمیت کاهش نشر گازهای گلخانه‌ای و جبران آن گازها را (همان ترسیب کربن) برای مردم روشن کنم و بتوانم ساز و کاری برای مردم و کسب‌وکارها طراحی کنم بیشتر و بیشتر شد. بعد از مطالعات و تحقیقاتی که داشتیم متوجه ابزارهایی شدیم که بتوانیم میزان کربنی که یک انسان در زندگی روزمره و یا مثلاً یک کسب‌وکار در روند کار حرفه‌ای‌اش تولید و وارد طبیعت می‌کند را اندازه‌گیری کنیم. جرقه‌ی آغازین این کار برای من از نحوه‌ی اندازه‌گیری و محاسبه‌ی داده‌های آبونمان انرژی و مصرفی و حمل و نقل و چرخه‌ی تولید محصول شروع شد واز طریق مطالعه‌ی استانداردها توانستیم اسکوپ‌های مختلف این کسب‌وکار را در ایران طراحی کنیم.

 

چه ساز و کاری برای ادامه پروژه‌ی کربن صفر طراحی کردید؟

مالیات کربن از سال ۱۹۹۰ در فنلاند شروع شد و هم اکنون در ۱۳۷ کشور جهان مصوب شده که در ۱۳۰ کشور ساز و کار اجرایی آن وجود دارد، الگوی عملی ما روش‌ها و استانداردهای طراحی شده توسط سازمان ملل است که جبران ردپای کربن از طریق «بورس کربن» در آنها اجرا می‌شود. این قانون به طور ساده به این معنی است که کسب‌وکارهای تولیدکننده‌ی کربن موظف هستند از بورس کربن به قدر انتشار کربنشان اعتبار بخرند تا به نوعی ردپای کربنی را که در محیط‌زیست به جا می‌گذارند به حداقل برسانند. قیمت این هزینه‌کرد در کشورهای مختلف دنیا متفاوت است اما ساز و کار مشابه است. اعتباری که از این مؤسسات خریداری می‌شود، صرف پروژه‌های احیای محیط‌زیستی و یا انرژی‌های پاک متنوعی می‌شود که مثلاً جنگل‌کاری جزو این پروژه‌هاست. جبران میتواند از طرق مختلفی باشد مثلا بهینه‌سازی یک نیروگاه و افزودن سیکل ترکیبی یا سیکل بازیافت انرژی خود موجب تولید اعتبار کربنی میشود که در بورس کربن قابل فروش است. هدف ما در آپام کاشت ده میلیون درخت در ده سال آینده کار فرهنگی در زمینه ی حفاظت از منابع ملی است به این معنی کار ما یک پروژه‌ی بلندمدت فرهنگی و هنری هم هست که به اشکال مختلفی خودش را نشان خواهد داد. شاید قبلاً اتصال اقتصاد به طبیعت و یا ایجاد اقتصادی پایدار بر اساس این روش در حد یک شعار تلقی می‌شد، اما من معتقدم این پروژه کم‌کم راه خودش را در ایران پیدا می‌کند و کربن اهمیتی استراتژیک خواهد یافت.

 

برنامه‌ای برای ایجاد بورس کربن در ایران دارید؟

این کاری نیست که صرفاً از طریق یک مجموعه بتواند شکل بگیرد و قوام پیدا کند. ببینید کار بورس کربن این است که مثلاً با کاشت صدهزار درخت چقدر کربن جذب کرده‌ایم و فعالیت تحت عنوان اعتبار کربنی به کسب‌وکارهای تولیدکننده کربن فروخته می‌شود. در دنیا شرکت‌ها از سوی قانون موظف هستند که به خاطر آلایندگی کربنی‌شان حتماً اعتبار کربنی بخرند اما در ایران هنوز قانونی و اجباری برای این موضوع وجود ندارد. شرکت‌ها و همچنین مؤسساتی مثل ما در بازار داوطلبانه این کار را می‌کنند و خود تمرکزشان روی ایجاد بورس کربن داوطلبانه است. البته امیدواریم در ایران نیز بورس کربن دولتی نیز در آینده راه بیفتد، گرچه شاید امروز خیلی بلندپروازانه به نظر برسد.

در غیاب قوانین ملزم‌کننده، نحوه‌ی تعامل شما با شرکت‌ها برای همراهی با این پروژه به چه ترتیب است؟

ما شرکت‌ها را تشویق به داشتن جنگل اختصاصی می‌کنیم و در این مسیر سعی می‌کنیم ارتباط آنها را با محیط‌زیست شفاف کنیم و در برقراری ارتباط متعادل‌تر و سالم‌تر کمکشان کنیم. در حال حاضر یکی از کارهایی که مشغول طراحی‌اش هستیم طراحی واحد پایداری در شرکت‌ها و اعطای سند پایداری به شرکت‌هاست؛ این سند سالانه از سوی شرکت‌ها منتشر می‌شود و نشان می‌دهد که سعی آن شرکت در کاهش میزان مصرف آب، برق و گاز و همچنین در ۵ بوده و محقق شده است. من فکر می‌کنم اگر شرکت‌ها موفق به انتشار چنین اسنادی در ایران شوند، مردم بیشتر شاهد شفافیت واقعی در عملکرد برندها خواهند بود و این امر تأثیرات شگرفی در محیط زیست جمعیمان که همان کره زمین است، خواهد داشت.

لطفاً کمی درباره‌ی روند کاشت نهال‌ها و یا جنگل‌کاری و احیایی که در این خصوص انجام می‌دهید، توضیح بدهید.

جزییات خیلی مهمی در کاشت نهال‌ها و احیای جنگل‌ها برای ما مطرح است. ازجمله اینکه ما در پروژه‌هایمان یک سیستم حفاظتی تعریف کرده‌ایم که درخت‌ها را در برابر دسترسی ناسالم دام‌ها حفظ کنیم. ما ورود دام‌ها به عرصه را تا حدود ده سال ممنوع می‌کنیم تا جنگل‌ها به رشد مناسبی برسند. بنابراین لازم است با کشاورزها و دامدارها وارد مذاکره شویم چون آنها قشری هستند که از جنگل‌ها و زمین‌ها بهره‌برداری می‌کنند و ذی‌نفع‌اند. طی این مذاکرات ما سعی می‌کنیم آنچه می‌‌کاریم حتماً برای آنها هم مفید باشد برای اینکه تا شما سود دوطرفه را در نظر نگیرید نمی‌توانید انتظار حفاظت و پایداری از آن منبع را هم داشته باشید. از این گذشته بحث مراقبت و آبیاری هم هست؛ نهال‌های ما در زاگرس در طی ۴ سال ۲۸ نوبت آبیاری می‌شوند.تک تک آنها پلاک گذاری میشوند و جی.پی.اس محل کاشتشان مشخص می‌شود تا بتوانیم از وضعیت‌شان باخبر باشیم. ما خاک و آب و زیست‌بوم منطقه را با دقت مطالعه می‌کنیم تا گونه‌های از‌دست‌رفته را احیا کنیم و به تناسب هر پروژه با کارشناسان حرفه‌ای محیط‌زیست و بخش مطالعات جنگل همکاری داریم تا این کار به صورت کاملاً اصولی به انجام برسانیم. موضوع غم‌انگیزی که هست، این است که در ایران استاندارد برداشت از جنگل نواقصی دارد و ما در این حوزه ضعف‌ شدید داریم، با این حال این باعث شده که ازجمله اهداف ما ورود به این مسئله باشد. ما قصد داریم شروع‌کننده‌ی این حرکت در جنگل‌های ناحیه‌ی زاگرس و هیرکانی باشیم. و امسال توانستیم به لطف خدا ۲۲۵۰۰ اصله نهال در استان فارس و استان مازندران غرس کنیم که این پروژه‌ها همراه با کاشت ۱۳۲ هزار عدد بذر کاری بود و با همکاری شرکت‌های دغدغه‌مند وعلاقه‌مند به حفظ کره‌ی زمین میسر شد. از هنر تا تلاش برای احیای محیط‌زیست مسیر طولانی به نظر می‌رسد.

درباره لزوم و انگیزه‌ی حرکتتان در این مسیر هم توضیح می‌دهید؟

راستش طبیعت این مسیر را جلوی پای ما قرار داده است و همه مجبوریم به آن قدم بگذاریم. دولت‌ها هم باید دیر یا زود به اهمیت آن پی‌ برده و واردش شوند. ما باید از دوران تولید انبوه به دوران تولید کالای باکیفیت محیط‌زیست-دوست حرکت کنیم. دوست دارم خرید از برندهای پایدار تبدیل به یک حس خوب جمعی شود و نهادهای فرهنگی و اجتماعی بتوانند اهمیت تعادل در زیست را به مردم یادآوری کنند تا زمین بهتری داشته باشیم و زندگی بهتری را تجربه کنیم.

تأسیس خانه کار و دیدار کارمان

تا قبل از تأسیس کارمان حضور در چنین فضایی در تهران تجربه نشده بود. ایده‌ی اولیه به‌راه‌اندازی کارمان برگرفته از تجربیات پیشرو در سطح جهان، و به منظور تلاش برای بازآفرینی آن در جامعه‌ی کسب‌وکار ایران شکل گرفت. تجربه‌های موفق جهانی نشان می‌داد که گزینه‌ی مناسب برای ایجاد فضاهای کاری‌ که ارزش‌هایی چون آرامش و خلاقیت محیط را در نظر دارند و به وجود حس تعلق در اعضا بها می‌دهند، عمارت‌های‌ قدیمی ا‌ست که معمولاً معماری ویژه‌ای دارند. از این رو خانه‌ی کارمان، که در روزگاری نه‌چندان دور محل زندگی یک خانواده در شهر تهران بود، با بازسازی و مرمت تبدیل به خانه‌ی کار و دیدار خانواده‌ی جدید کارمان شد.

چرایی خانه کارمان

در سال‌های اخیر ضرب‌آهنگ تغییر سبک زندگی ما، به‌خصوص در شهرهای بزرگ، خیلی سریع شده است. حوزه‌ی کسب‌وکار شاید یکی از اساسی‌ترین بخش‌های زندگی است که به دلیل رشد قابل‌توجه تکنولوژی به‌شدت دستخوش تغییر شده است. در نتیجه حرفه‌مندان یکی از اقشاری هستند که تغییر سبک زندگی و نیاز به فضاهای تازه برایشان بسیار ملموس است. کارمان به شیوه‌ی خود پاسخی به این نیازِ ‌روز چنین افرادی است.

فعالیت‌های خانه کارمان

اتاق‌ها و فضاهای کارمان برای انواع کار و همکاری طراحی شده‌اند. افراد می‌توانند با عضویت در این مجموعه، یا به صورت میهمان، از کارمان به عنوان فضای کار استفاده کنند؛ مثلاً به کارهای شخصی‌تان بپردازند، قرارها و جلسات‌شان را برگزار کنند، یا کارگاه آموزشی بگذارند. کارمان میزبان رویدادهای حرفه‌مندان و صاحبان کسب‌و‌کار نیز هست. علاوه بر این کارمان کارگاه‌های آموزشی و رویدادهای متنوعی با موضوعات فرهنگی و هنری و اقتصادی، برای اعضا و میهمانانش برگزار می‌کند.

به عبارت دقیق‌تر کارمان فضاهایی را برای میزبانی کارگاه‌های آموزشی، برگزاری انواع جلسات کاری، رویدادهای تجاری و غیرتجاری و شماری دیگر از فعالیت‌های حرفه‌ای در اختیار افراد قرار می‌دهد. طی این میزبانی‌ها کارمان گاهی حامی و یا اسپانسر میهمانانش نیز است و افراد حقیقی و حقوقی می‌توانند از امکانات کارمان با عضویت استفاده کنند. کارمان علاوه بر میزبانی، برگزارکننده نیز هست و آنچه برگزار می‌کند گاهی مرتبط با فضای کسب‌وکار و گاهی مرتبط با فضای فرهنگ و هنر است. همه‌ی این فعالیت با اهداف جامعه‌سازی، یعنی امکان آشنایی افراد با یکدیگر و استفاده از فرصت‌های همکاری صورت می‌پذیرد.

چشم‌انداز خانه کارمان

امروز کارمان نامی شناخته‌شده در صنعت میهمان‌داری و ارائه‌ی خدمات و تجربه‌های حرفه‌ای متفاوت است. کارمان اکنون واجد جامعه‌ای متشکل از ۴۰۰ تن از برجسته‌ترین صاحبان کسب‌وکار، سرمایه‌گذاران، کارآفرینان، مشاوران بنام و دیگر فعالان ارجمند صنعت و تجارت و اقتصاد و چهره‌های شناخته‌شده‌ی فرهنگ و هنر است، جامعه‌ای که در ارتباطی مداوم با کارمان، با سلیقه و پسند خود، سقف استانداردهای کارمان را دائماً بالاتر می‌برد. معرفی استانداردهای به‌روز جهان زندگی حرفه‌ای و برآوردن سطح انتظارات در میزبانی انواع جلسات و رویدادهای تخصصی کسب‌وکاری و سبک‌ زندگی در تخصص کارمان است.

با خانه کار و دیدار کارمان بیشتر آشنا شوید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

نویسنده

پارمیس هفته‌خانگی

پارمیس هفته‌خانگی

وی در خانواده ای غیر مذهبی چشم به جهان گشود!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *