میخواستم فضایی چالشی تر را تجربه کنم؛ یک گفتگو با نریمان صدری

در سری جدید گفت‌وگوها، کارمان قصد دارد تا روایت و قصه‌ی چند تن از صاحبان و دست‌اندرکاران مشاغل نوآور و خلاق را بشنود. از رقابت‌ها، ساختن‌ها، نوآوری‌ها و فعالیت حرفه‌ای دکتر نریمان صدری بیشتر بدانید.

آقای دکتر اگر بخواهیم درباره‌ی اکنون بدانیم شاید بد نباشد از کمی قبل‌تر شروع کنیم؛ از نقاط آغاز مسیر حرفه‌ای فعلی شما. بفرمایید.

 من از دوران تحصیل در دبیرستان ـ با وجود اینکه فرد درون‌گرایی هستم ـ رقابت را دوست داشتم. بنابراین سعی کردم در رشته‌ی به‌اصطلاح سطح بالایی در دانشگاه تحصیل کنم، به همین دلیل به پزشکی گرایش پیدا کردم و در همین رشته در دانشگاه پذیرفته شدم. اما حین تحصیل در دانشگاه شهید بهشتی، متوجه شدم که علاقه دارم فعالیت دیگری، ورای فعالیت تحصیلی‌ام را هم پی بگیرم، ضمن اینکه روحیاتم چندان با فضای عملی پزشکی هماهنگ نبود. من این علاقه را با شرکت در تشکل‌ها و انجمن‌های علمی دانشگاه و فعالیت در آنها پاسخ دادم. بعد از پایان تحصیلاتم علاقه‌‌ی چندانی به ادامه‌ی تحصیل و گرفتن تخصص نداشتم. لذا به طور اتفاقی، بنا بر فضا و موقعیتی که در آن قرار داشتم با صنعت دارو آشنا شدم ـ آن زمان شاهد فعالیت شرکت‌های بزرگ و چندملیتی دارویی در ایران نیز بودیم ـ این آشنایی سبب شد که احساس کنم دوست دارم فضای چالش‌برانگیزتری مثل تجارت و بازرگانی و صنعت را تجربه کنم، این شد که در واقع از پزشکی به سمت صنعت دارو متمایل شدم.

در صنعت دارو چه فعالیت‌هایی را تجربه کرده‌اید؟

در این صنعت من جایگاه‌های حرفه‌ای مختلفی، از فروشندگی تا انواع مدیریت را تجربه کرده‌ام. حدود یازده سال در شرکت سانوفی Sanofi بودم و با آنها همکاری داشتم. دوست دارم این را بگویم که بخشی از شخصیت حرفه‌ای خودم را مدیون تربیت حرفه‌ای و تجاربی هستم که در این شرکت کسب کردم. موضوعاتی مثل محوریت دادن به مشتری در کسب‌وکار، ساختار ارتباط با مشتری، نوع نگاه به کسب سود و یا طراحی محصول و… ازجمله مسائلی‌ هستند که طی همکاری با سانوفی، اسلوب درک و نگاه من به طور غیرمستقیم نسبت به آنها شکل گرفت. همچنین شیوه‌ی مواجهه با اکوسیستم نوآوری، پویایی سازمانی و اصول رهبری را در سانوفی یاد گرفتم. در ادامه، حین فعالیتم در این صنعت، یک دوره‌ی ام.بی.ای را گذراندم که به نظرم دیدگاه باارزشی را به من اضافه کرد. بعد از مدتی، تقریباً پس از هفت سال که مدیرعامل سانوفی بودم، پیشنهادی از سوی شرکت داشتم تا خارج از ایران همکاری‌ام را با آنها ادامه بدهم، اما از آنجا که همواره دوست داشته‌ام در ایران زندگی کنم، با وجود پیشنهاد کاری خوب این شرکت، از سانوفی جدا شدم و جای خودم را به نسل بعدی سانوفی دادم تا سفرشان را کماکان با قدرت ادامه بدهند. بعد از سانوفی به شرکت درمان‌آرا پیوستم، با این هدف که سفر یادگیری‌ام را در کنار کارآفرینی چون آقای ریاحی، که همواره در مسیر خودشکوفایی قدم برمی‌دارند، ادامه بدهم. حدود دو سال است که با درمان‌آرا همراه هستم و جناب آقای ریاحی در حال حاضر مسئولیت اجرایی کل مجموعه‌ی خودشان را به من سپرده‌اند. همزمان، در فعالیت‌های صنفی هم فعال هستم، مثلاً در انجمن صنفی شرکت‌های دانش‌بنیان سلامت عضو هیأت مدیره هستم و به عنوان نماینده‌ی آنها در مجمع تشکل‌های دانش‌بنیان کشور حضور دارم و در مجمع هم به عنوان عضو هیأت مدیره فعالیت دارم.

درباره‌ی فعالیت شرکت درمان‌آرا و خدماتش بیشتر توضیح می‌دهید؟

 فعالیت سنتی و مرکزی مجموعه‌ی درمان‌آرا تأمین داروهای بیماری‌های خاص است، به این معنی ما در حوزه‌ی ویژه‌ای از صنعت دارو فعال هستیم و آن هم تأمین داروهای مشتق از پلاسما و فرآورده‌های خونی برای بیماران خاص است. فرقی که این داروها با داروهای دیگر دارند این است که ماده‌ی اولیه‌‌شان از بدن انسان کسب می‌شود. به این ترتیب که خون را در دستگاه‌های جداکننده وارد می‌کنند، پلاسمایش را جدا می‌کنند و خون را به بدن اهداکننده برمی‌گردانند. پلاسمایی که به دست می‌آید، برای تولید داروهای حیاتی به صنعت دارو منتقل می‌شود. در این زمینه ما پیشگام و تأمین‌کننده‌ی اصلی هستیم و با اختلاف چشمگیر نسبت به سایر شرکت‌ها، هشتاد درصد تأمین بازار را ما انجام می‌دهیم. بنابراین بخشی از برنامه‌ی توسعه‌ای ما چه در بالادست و پایین‌دست، توسعه‌ی این خدمت‌رسانی است که شامل جمع‌آوری پلاسما، ساختن کارخانه‌ی داروسازی و توزیع دارو بین بیماران می‌شود.
اما این را باید بگویم که در فرآیند این خدمت‌رسانی و فعالیت سنتی، درمان‌آرا همواره خودش را ملزم به نوآوری دانسته است.

این نوآوری را به چه صورت پی گرفته‌اید و به اجرا درآورده‌اید؟

لازم است قبلش درباره‌ی این صنعت توضیحی بدهم: این حوزه‌ی خاص، به نسبت عمر صنعت دارو، حوزه‌ی جوانی‌ست که از ابتدای دهه‌ی هشتاد ایجاد شده است. ایران جزو معدود کشورهای دنیاست که تکنولوژی تولید این داروها را در اختیار دارد. جالب است بدانید که حدود هفتاد درصد تأمین پلاسمای جهان توسط آمریکا صورت می‌گیرد و الباقی توسط ده، دوازده کشور دیگر، که ایران نیز ازجمله‌ی این کشورهاست، و در این زمینه جلوتر از برخی کشورهای اروپایی‌ست. زمانی که ما این فعالیت را در سال ۸۳ در ایران شروع کردیم، از مدیترانه تا شرق دور هیچ کشوری وارد این صنعت نشده بود؛ این صنعت آن‌قدر نوآورانه بود که هیچ کس در این پهنه‌ی وسیع هنوز توان ورود به آن را پیدا نکرده بود، حتی هند که در صنعت پزشکی و دارو نسبتاً پیشرو به حساب می‌آید.

خیلی جالب است که حتی از هند جلوتر بوده‌ایم، این اتفاق چه طور در ایران رقم خورد؟

خیلی وقت‌ها در ایران ستاره‌ای ظهور می‌کند و اتفاقات و تحولاتی حول و حوش آن ستاره رقم می‌خورد؛ در آن سال‌ها مؤسس شرکت ما، آقای ناصر ریاحی، که از پیشکسوتان صنعت سلامت ایران هستند، با این صنعت آشنا شده بودند و این تشخیص را داده بودند که در سال‌های آتی نیاز مبرمی به محصولات مشتق از پلاسما و خون خواهیم داشت. (چنانکه در همین یکی دو سال اخیر درگیر شیوع کووید-۱۹ شدیم و می‌دانید که در درمان کووید، پلاسما و داروهای مشتق از پلاسما جایگاه قابل توجهی پیدا کردند.) ایشان با پیش‌بینی و دیدگاهی که داشتند، در این صنعت سرمایه‌گذاری کردند و این چرخه را در ایران به وجود آورند.

طبق آنچه گفته شد جایگاه ایران در این صنعت در سطح جهان بسیار قابل‌ توجه است. ایران این جایگاه را چه‌طور کسب کرده است؟

همین طور است. امروز سازمان بهداشت جهانی مدل کشورمان را در این صنعت، به عنوان مدل استاندارد ایران به کشورهای دیگر جهان معرفی می‌کند. مدل ایران اینگونه است که ما از ایرانی‌ها پلاسما می‌گیریم و داروی مورد نیاز ایرانی‌ها را از پلاسمای ایرانی تهیه می‌کنیم. در صورتی که کشورهای همسایه‌ی ما نیاز دارند که از پلاسمای آمریکایی و یا سایر پلاسماها برای تولید داروهایشان استفاده کنند. نکته‌ی مهم قضیه اینجاست که بیماری‌ها، به‌خصوص بیماری‌های عفونی، به صورت بومی‌شده بروز می‌کنند و تحقیقات نشان داده‌اند که در صورتی که پلاسمای یک ملتی، قومی، قبیله‌ای برای درمان بیماری‌های خودش استفاده بشود، مؤثرتر واقع می‌شود، چراکه پادتن‌های لازم برای مقابله با بیماری‌های هر منطقه در خون اهداکنندگان همان منطقه وجود دارد.

برگردیم به مسیرهای نوآورانه‌ای که درمان‌آرا به عنوان یک فعال صنعت دارو و صنعت سلامت تعریف کرده و در حال اجرای آنهاست. در این باره توضیح می‌دهید؟

در درمان‌آرا ما علاوه بر طراحی و اجرای طرح‌های نوآورانه در هسته‌ی فعالیت سنتی درمان‌آرا، با رصد کردن دو ترند جدی صنعت سلامت در دو سال اخیر وارد فضاهای نوآورانه‌ی دیگری هم شده‌ایم. یکی از آن ترندها تحولاتی‌ست که بر محور دیجیتالی‌شدن و هوش مصنوعی قابل مشاهده است و دوم روندی که به دنبال پیر شدن جمعیت و حساس شدن جمعیت به آگاهی از راه‌حل‌های مرتبط با سبک زندگی بهتر و کیفیت زندگی بالاتر بروز کرده است. ما در این دو جهت نیز حرکت‌هایی را در مسیر توسعه آغاز کرده‌ایم.

بر پایه‌ی ترند اول، دیجیتالی شدن و هوش مصنوعی، چه ایده‌هایی را محقق کرده‌اید؟

اولاً ما شروع کردیم به اینکه کسب‌وکارمان و مدل مدیریتی‌ شرکت را با فرآیندهای دیجیتال همخوان و هماهنگ کنیم و این تغییرات را از ساختار سازمانی‌مان شروع کردیم. به عنوان مثال، در حال حاضر مدیر ارشد اطلاعات سازمان ما، مستقیماً به مدیرعامل گزارش می‌دهد، این تغییر جایگاه به دلیل اهمیتی‌‌ست که داده و اطلاعات در ناوبری یک کسب‌وکار دارد. ثانیاً از طرف دیگر در روند توسعه‌ی دیجیتال تمرکز اصلی خودمان را به مسائل و نیازهای مربوط به حوزه‌ی خدمت‌رسانی به بیماران معطوف کرده‌ایم. به این معنی که تلاش داریم قسمت قابل‌توجهی از خدماتمان را در بستر پلتفرم‌ها ارائه کنیم، به شکلی که بتوانند رشدچندبرابری و مقیاس‌پذیر را رقم بزنند. با همین هدف، ما از چند کارآفرین که خدماتی را در این زمینه ارائه می‌دادند، حمایت کرده و آنها را جذب اکوسیستم خودمان کردیم تا بتوانیم در این حوزه مؤثر عمل کنیم. برای ما مهم است که به عنوان یک تأمین‌کننده و توزیع‌کننده‌ی دارو بتوانیم کل این خدمات را در پلتفرم‌های دیجیتال ارائه کنیم.

درخصوص این پلتفرم‌ها توضیحات بیشتری می‌دهید؟

یک پلتفرم داریم به اسم «بهتیام» که در حال توسعه‌اش هستیم، ما این را متوجه شدیم که بیماران علاوه بر دریافت دارو و درمان در مراکز درمانی، احتیاج به آگاهی از توصیه‌های بهداشتی و دریافت شیوه‌هایی برای سبک زندگی و درمانی متناسب با وضعیتشان دارند. بنابراین طراحی و اجرای پلتفرم دیگری را به اسم «بهزی» توسط کارآفرینی که این ایده را مطرح کرد، آغاز کردیم. افراد می‌توانند بهزی را روی موبایل خودشان داشته باشند و بعد از مرخصی از مراکز درمانی، توصیه‌ها و راهنمایی‌های لازم مربوط به سبک زندگی و یا شیوه‌های مصرف دارو و ادامه‌ی درمان را توسط این پلتفرم دریافت کنند. در اصل این پلتفرم مشابه یک دستیار در امور مربوطه، در کنار بیمار به بهبود شرایطش کمک خواهد کرد. این دو فعالیت، حرکت‌های ما بر اساس ترند دیجیتالی شدن هستند.

درخصوص ترند دومی که اشاره کردید، یعنی روند پیر شدن جمعیت و نیازهای مرتبط با طول عمر طولانی‌تر چه برنامه‌هایی دارید؟

امروز انسان‌ها طول عمر طولانی‌تری به نسبت گذشته دارند. از طرفی کیفیتی که یک فرد هفتاد ساله‌ی امروزی از زندگی‌اش انتظار دارد با یک فرد هفتاد ساله در نیم قرن گذشته تفاوت زیادی دارد. به همین خاطر ما بایستی علاوه بر اینکه به فکر درمان بیماری‌های این فرد باشیم، بتوانیم راه‌حل‌هایی برای بهبود کیفیت زندگی‌اش نیز به او پیشنهاد کنیم، راه‌حل‌هایی که در راستای سبک زندگی نوین و مدرن شهری باشد. این شد که تصمیم گرفتیم وارد حوزه‌ی دسته‌‌ی جدیدی از مکمل‌های دارویی و غذایی شویم که افراد سالم هم می‌توانند استفاده کنند. در واقع چرخه‌ای از «سبک زندگی سالم» را شامل درمان بیماری‌ها، انجام فعالیت فیزیکی کافی، ایجاد هماهنگی بین کار و زندگی و مصرف دسته‌ای از مکمل‌‌ها در نظر داشتیم؛ همه با این هدف که فرد بتواند زندگی بهتری داشته باشد.

در این مسیر با یک شریک تجاری بین‌المللی بسیار خوب به نام «نستله» وارد همکاری شده‌‌ایم. نستله بزرگ‌ترین شرکت تولیدکننده‌ی موادغذایی در دنیاست؛ ما به عنوان نماینده‌‌ی نستله در ایران راه‌حل‌هایی را برای کنترل وزن معرفی و به‌اصطلاح لانچ کرده‌ایم که بر پایه‌ی دسته‌ای از رژیم‌های غذایی کم کالری تعریف می‌شوند.

علاوه بر این در حال توسعه‌ی یک پرتفولیو هستیم که افراد را قادر می‌کند بر اساس نوع زندگی‌شان بتوانند مواد زیرمغذی و ویتامین‌ها را به شکلی اصولی به سبد رژیم روزانه‌شان اضافه کنند؛ با این نیت که کیفیت زندگی بهتری را رقم بزنند.

مجموع این فعالیت‌ها سبب شده که ما دائماْ در حال رصد اکوسیستم نوآوری باشیم، برای اینکه مشتاقیم اگر در جایی راه‌حل بهتری هست و همچنین اگر فرصت‌های همکاری‌های هماهنگِ بهتر و بیشتری وجود دارد، بتوانیم به هم بپیوندیم و امکانات و محصولات بهتری را خلق کنیم. این نگاه در درمان‌آرا وجود دارد و پیگیری می‌شود.

آقای دکتر صحبت از نوآوری و همکاری با ایده‌های خلاق و به نوعی استارتاپی شد، مخاطبان این گفت‌وگو در جریان هستند که اخیراً رویداد Startup Avenue با مرکزیت اتاق بازرگانی مشترک ایران و اتریش و دیگر حامیان این رویداد، به عنوان یک حرکت بزرگ حمایت از استارتاپ‌های ایرانی به انجام رسید. مایلید به عنوان یکی از نقش‌آفرینان اصلی این رویداد در این باره توضیحاتی را بفرمایید؟

Startup Avenue با امضای تفاهم‌نامه‌ای بین اتاق مشترک بازرگانی ایران-اتریش و دانشگاه کسب‌وکار واقتصاد وین در مهرماه ۱۴۰۰ کلید خورد. ما متوجه شده بودیم که آنها بزرگترین رویداد توانمندسازی دانشجویان در اروپا را پیش می‌برند و مربیان درجه یکی وجود دارند که طی کارگاه‌های مجازی به تیم‌های دانشجویی کمک می‌کنند تا ایده‌هایشان را به یک کسب‌وکار حرفه‌ای تبدیل کرده و بعداً وارد حوزه‌های جذب سرمایه بشوند. از طرفی دیدیم که این رویداد مجازی است و همه‌ی دنیا امکان شرکت در آن را دارند، با خودمان گفتیم چرا ما در این رویداد شرکت نکنیم. پس تصمیم بر این شد که طی یک مسابقه و غربالگری و ایجاد یک حرکت حمایتی، شرکت‌کنندگان منتخبی برای معرفی به رویداد بین‌المللی داشته باشیم. در این مسیر خوشبختانه حمایت اتاق بازرگانی، خانه‌ی کارمان و مرکز نوآوری فینووا و همچنین سرمایه‌گذاران کارایا را داشتیم. بعد از دو ماه فعالیت مداوم، گروه‌ها در رویداد ملی هجدهم اسفند حضور پیدا کردند و توانستند در حضور داوران ایده‌های خود را ارائه دهند و در ادامه از فرصت‌ها و جوایز این رویداد در توسعه‌ی ایده‌هایشان استفاده کنند. یک مراسم شبکه‎‌سازی هم در دهم خرداد ۱۴۰۱ برگزار خواهد که تیم‌ها به صورت مجازی می‌توانند در آن شرکت کنند. این را باید حتماً اضافه کنم که ما طی این رویداد از تعداد بالای ایده‌های خوب بسیار شگفت‌زده شدیم و حتی تصمیم گرفتیم که تعداد تیم‌های منتخب را افزایش بدهیم. به طور کلی ارزیابی من این است که چه برای تیم‌های قبول‌شده و چه برای مابقی تیم‌های راه‌یافته به مرحله نهایی، اتفاقات مثبتی خواهد افتاد. این را در نظر داشته باشیم که این تیم‌ها فرصت جلب‌نظر سرمایه‌گذاران را پیدا کرده‌اند که اتفاق بسیار مهمی است و من خوش‌بینم و امیدوارم که در سال بعد باز هم این رویداد برگزار بشود.

آقای دکتر شما تجربه‌ی تعامل و همکاری نزدیک با اکوسیستم استارتاپی را دارید، اگر بخواهید نقد و نظری را درخصوص فعالیت این اکوسیستم بیان کنید، به چه نکته‌ای اشاره می‌کنید؟

معتقدم ما همواره با ترندهای مثبت و منفی در این فضا مواجه هستیم و برآیند این ترندها مشخص می‌کنند که چه وضعیتی در اکوسیستم حاکم است. در حال حاضر این را باید بگویم که ما از یک طرف با مسئله‌ی کپی کردن در اکوسیستم استارتاپی مواجهیم، مثلاً یک ایده در میان است و همه دارند از روی دست هم آن کپی می‌کنند و یا همزمان پنجاه نفر دارند روی یک ایده کار می‌کنند.

اما یک ترند مثبت هم وجود دارد و آن اینکه جمعیت ایران در حال آشنایی با خدمات دیجیتال است، به طوری که نفوذ این خدمات حتی تا دوردست‌های ایران چشمگیر بوده و این به نظرم موضوعی جدی و اساسی‌ست که نباید از نظر دور داشت.

از اینها گذشته، مسئله‌ای که در همه‌ی حوزه‌ها و ازجمله در این حوزه با آن مواجه هستیم، مهاجرت است که البته به دلیل وضعیت اقتصادی حاکم بر طبقه‌ی متوسط کاملاً قابل درک است، اما امید و سعی شخصی‌ من بر این است که ما بتوانیم این روند را معکوس کنیم (گرچه این یک امید است و ترندهای مهاجرتی و اقتصادی در جهان مسیر خودشان را طی می‌کنند و در حقیقت روز به روز هم دارند شدت می‌گیرند.) اما امید من این است که به دنبال ایجاد تغییراتی در زیست‌بوم کسب‌وکار کشور، ما شاهد صادرات خدمات باشیم، این وضعیت کشور ما را ثروتمندتر می‌کند و این خانواده را از وابستگی‌ای که به منابع معدنی و نفت دارد، رها کرده و به سمت یک اقتصاد استارتاپی دانش‌بنیان بر پایه‌ی مهارت‌های فردی سوق می‌دهد.

این را هم اضافه کنم که من فکر می‌کنم ما بیش از خروجی خدمت و کالایی که اکوسیستم استارتاپی کشور دارد، پلتفرم ساخته‌ایم. مدتی پیش با دوستی گفت‌وگو می‌کردم، به نقل از او می‌خواهم مطلبی را عنوان کنم؛ او می‌گفت ما با اکوسیستم استارتاپی کشورهای دیگر آشنا شده‌ایم، اما به این شکل که انگار فقط طبقه‌ی اول یک ساختمان را دیده‌ایم ـ همان جایی که فضای کار اشتراکی و آن شور و حال استارتاپی‌ست ـ اما طبقات دیگر را ندیده‌ایم، یعنی همان جایی که زیرساخت آموزشی قوی قرار دارد، مربیان زبده هستند، سازوکارهای تعامل صنعت و اکوسیستم استارتاپی روشن و تعریف‌شده است، حامیان قوی بین‌المللی حضور دارند و…
با این حال اگر بشود از یک طرف به سرعت تغییرات و جابه‌جایی‌ها در دولت، و به انجام نرسیدن طرح‌ها، غلبه کرد و همچنین هزینه‌ها و حمایت‌های دولتی را بیش از پیش به نحو احسن مدیریت کرد، و از طرفی از آزمون و خطا و موقتی بودن برخی حمایت‌های بخش خصوصی جلوگیری کرد، حتماً می‌شود که با قدرت بیشتری ادامه داد.

به عنوان سؤال آخر، به عنوان یکی از میهمانان و همراهان همیشگی کارمان دوست دارید تجربه‌ی خودتان را از کارمان با مخاطبان این گفت‌وگو در میان بگذارید؟

تجربه‌ی من از کارمان به مزه‌ی شیرینی نزدیک است، به این دلیل که حس نوستالژیک یک خانه‌ی قدیمی را‌ (شبیه به خانه‌هایی که در کودکی تجربه‌شان را داشتم) زنده می‌کند، این در کنار حرفه‌ای بودن تیم مدرن کارمان، باعث شده که تا امروز تجارب من از برگزاری هر رویدادی در کارمان، تجربه‌ای شیرین باشد. جالب است که در شرایطی که داریم به سمت استاندارد شدن و بی‌مزه شدن انواع برگزاری‌های مختلف می‌رویم، کارمان توانسته یک مزه‌ی متفاوت ایجاد کند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *