یادداشت کارمان: حرفه ای گری (۳)؛وقتی از حرفه ای گری حرف میزنیم
در حال حاضر «افراد» مهمترین دارایی در دنیای کسبوکار هستند. این اهمیت، صاحبنظران را واداشته است تا بیش از پیش و دقیقتر به افراد، به عنوان مؤثرترین مؤلفه در سرنوشت سازمانها و کسبوکارها، و نیز در کسب موفقیتها یا شکست خوردنهای فردی بپردازند.
طی دو ماه گذشته کارمان ـ به عنوان فضایی که روزمره اش با حرفه مندان و تعاملات کاری در سطوح مختلف عجین شده ـ تصمیم خود را در پرداختن به مفهوم «حرفه ایگری» عملی کرده و مسیری را آغاز کرده است. در این مسیر همراه با هم با تعریف حرفه ای گری، تاریخچه و لزوم پرداختن به آن آشنا شدیم و به درکی اولیه از این مفهوم رسیدیم که البته بهمرور قصد داریم گسترشش دهیم. به نظر میرسد گام نخست این است که شاخصهایی را که نشاندهندهی حرفهایگری هستند، بشناسیم. بهمنظور بررسی این شاخصها لازم است نقطهی دیدی را برای ورود انتخاب کنیم، چراکه به یک موضوع از منظرهای گوناگون میتوان پرداخت. مشاهدهی درهمتنیدگی روابط و تنوع در نوع تعاملات کاری، ما را در این انتخاب راهنمایی کرد: هر فرد در قالب یک سازمان و یا بیرون از آن منهای اینکه تعاملات مستقیم و یا غیرمستقیم دارد، به هر حال واجد نقشهای حرفهای مختلفی است. بهعلاوه در سازمانها شاهد انواع گوناگونی از نقشها و تعاملات بینِ فردی هستیم که فارغ از زمینه ی تخصصی افراد در جریان است؛ تقریباً در هر نوع ساختار سازمانی یک فرد با افرادی تحت عنوان همکاران، مدیران، مشتریان، تأمینکنندگان، مشاوران و… به نحوی در تعامل است. دسته ی دیگری از تعاملات، اعم از ارتباط با نهادهای رسمی و قانونی و یا ارائهدهندگان خدمات حقوقی، بیمه و… است که در بستری خارج از سازمان رخ میدهند. در برخی موقعیتهای دیگر ممکن است همکاریهای خارج از سازمان مثل همکاری به صورت آزاد یا خویشفرما، اجرای پروژه های مشترک با سایر سازمانها، و یا همکاریهای غیرانتفاعی نیز صورت پذیرد که به هر حال در محدودهی تعاملات حرفهای میگنجند.
از این رو در ادامه ی گفتمان «حرفهایگری» به کنکاش این مفهوم در سه ساحت میپردازیم: ۱ـ فردی؛ ویژگی هایی که در یک حرفه مند، فارغ از ارتباطات بینِ فردی و جایگاه سازمانیاش باید سراغ بگیریم. ۲ـ بینِ فردی؛ ویژگیهای حرفه مندان که در تعاملاتشان با دیگر افراد ارزیابی و قضاوت میشود. ۳ـ سازمانی؛ ویژگیهایی که سازمانها در تعاملات بینِ سازمانی باید نسبت به آنها آگاه بوده و خود را ملزم به رعایت بدانند.
البته نباید نادیده بگیریم که در بررسی شاخصهای حرفهایگری مرزبندی قاطع بین انواع تعاملات محلی از اعراب ندارد و در واقع اصلاً این طور نیست. از طرفی ممکن است بسیاری از شاخصها در هر سه دسته، معنا و کارکرد یکسان داشته باشند، و اما برخیشان به صورت اختصاصی قابل بحث باشند، که در ادامه بهتدریج به آنها خواهیم پرداخت.
باور داریم دانش، تجربه و مشاهدات حرفه مندان و مخاطبانمان بر غنای آموخته ها و تأملات کارمان خواهد افزود. از این رو در تلاشیم در مسیر کسب آگاهی، با پرداختن به مسائل درخور و ایجاد فضایی که تسهیل گر هم افزایی باشد، از نظرات و دیدگاههای مختلف بهرهمند شویم.
نظرات کاربران